ترانه ی معنا

 

شعر: اديب كمال الدين

ترجمة: حمزة كوتي

 

 

 

 

ترانه ای ازآهنگ خونم،سخن می گوید

ازمیوه ای ازگِل وسرور وکودکی هایی ازسپیده دم

شیری سپید.ازاحجاری که اشارت

 به شرمی کنندوفریب می دهند

واز ران هایی که زوزه برمی کشد.

ترانه ای که نقش می زندش

کشت گری که اشجار تاریکی می کارد

درمیان باران ها و زلزله ی آب

و نقش می زندش کودکی که ژرف

در رود غرقه می شود.

ترانه ای که چون چاقو

شادمی شود وچون چاقومی گرید.

 

 

صفحه عمومى