به کجا؟
شعر: ادیب کمال الدین
ترجمه: حمزه کوتی
(1)
بادبان درکشتی
کشتی در دریا
دریا در قلبم
قلبی که اندک اندک غرق می شود
در رؤیای آرام تندخوی اش.
(2)
کشتی درمیان دریاست
کشتی ما را راه می برد
من وتو
تو برهنه ای همچون هوس
ومن خود هوسم،برهنگی آن وآتش جاویدش.
تورا از دورنای صبح تا دورنای شامگاه می بوسم
وازدورنای لبان تا دورنای لبان
و ازدورنای خون تا دورنای دریا
ودریا ما را برهنه راه می برد
به کجا؟
فریاد می زنم:یا الاهی به کجا؟