توضيحي حروفي

 

 

 شعر: أديب كمال الدين

ترجمة: حمزة كوتي

 

 

(1)

 

نون آیا معناست یا نامعنا؟

طلا یا خاک؟

برهنگی یا پوشیدگی؟

زندیقی یا توحید؟

زنبق یا افعی؟

دیهیم یا تبعیدگاه؟

 

(2)

 

نون آیا صلح است

یا آرامشی که پیش می تازد از تندباد؟

آیا ستاره های آسمان است

یا ستارگانی فراز آب

آیا افسانه است یا بشارت؟

آیا فرات است یا برکه ی خون؟

 

(3)

 

نون چیزی نیست

نه باران ها ونه دروغ ها

نه مروارید و نه مرجان

نه ترس ونه اطمینان

نه معشوق ونه ملامت گر

او نیست که سرم را برید

وبر نیزه اش نهاد

و نه او که به جسدش بازگرداند

در وقت آکندن زمین از صاعقه ها.

 

(4)

 

نون ، نون است

پس بر زبانم کلماتی نگذارید

که نگفته ام

و نه حروفی که راز ونجوایشان را نمی دانم.

نون ، نون است

با برهنگی اش که شبیه خورشیدی سفید پوش است

با لذتش که شبیه فیضان عشق ومرگ است

با هلالش که به طلا وترس وناممکن اندودشده

با نقطه اش که آبی وگیاه وتبعیدگاه را نفس می کشد.

نون ، نون است

چیزی جز این نیست.

 

صفحه عمومى