خيانت معنا

 

 شعر: اديب كمال الدين

ترجمة: حمزة كوتي

 

 

 

 

 

با نا معنا

محاصره ام کرد معنا

اندکی درتاءتابوتم نشاند

درنون حزن

وگفت که نون چشم هایی است.

پریشان

نور مراخاموش کرد

گفت که چشم درسیه روزی دنیاسقوط کرد

پس بشتاب

تاهمین ساعت بیرون برویم

ومرگ ازنورنهان بکنیم

آنگاه درتاریکی بیرون شدیم

معنا شمشیری به من داد

گفت:سرخود راقطع کن

پس سرخویش قطع کردم

ومعناسر رابرنیزه نهاد

وبه راه هاش حمل کرد

دربین شیهه ی مردمان .

 

صفحه عمومى